چالش های زنان شاغل
امروزه اکثر بانوان مایل هستند که پا به پای مردان در اجتماع حضور داشته باشند و به همین دلیل شاغل بودن بیرون از خانه را انتخاب می کنند چرا که عدم حضور و فعالیت در اجتماع را نوعی شکست و کمبود قلمداد می کنند. از طرفی این زنان همان مادران فرزندان و همسری است که باید وظایف و مسئولیت های خود را در خانه به نحو احسن انجام دهد تا در محیط خانواده کمبودی احساس نشود. کار کردن هم در خانه و هم در اجتماع باعث می شود زنان فشار چندین برابر را نسبت به مردان تحل نمایند. با توجه به این که کارهای خانه تمامی ندارد و حتی سخت تر از کار کردن در محیط بیرون می باشد چرا که کار خانه نه مرخصی دارد و نه تعطیلی می شناسد و شما باید تمامی ساعات خود را به بخش های مختلف برای رسیدگی به امور خانه و فرندان بگذرانید. در این میان اگر شما بخواهید یک روز مهمان دعوت کنید فشار کارها بیشتر و بیشتر خواهد شد.
حال در این میان مردانی هستند که در امور خانه داری و نگه داری از فرزندان به همسر خود کمک می کنند و به نوعی تقسیم کار می کنند اما هستند مردانی که به هیچ وجه راضی به کمک در خانه نیستند چون فکر می کنند که کارهای مربوط به خانه داری و فرزند پروری فقط و فقط مختص زنان است و بس. در این شرایط اوضاع بدتر خواهد بود زیرا زن شاغلی که از صبح تا عصر بیرون از خانه کار کرده است بعد از برگشتن به خانه مجبور است تا آخر وقت همه کارهای مربوط به خانه را انجام دهد، غذا درست کند، به فرزندان رسیدگی کند، خانه را مرتب کند، برای فردای خانواده صبحانه و ناهار تدارک ببیند، به درس های فرزندان رسیدگی کند، اگر به جلسه ای از طرف مدرسه دعوت شده باشد باید به موقع در جلسه حاضر شود و از طرفی کارهای مربوط به محل کار را به نحو احسن انجام دهد و کارها را به موقع تحویل دهد تا در محل کار مورد بازخواست قرار نگیرد.
اگر از دور به روزمرگی یک زن شاغل نگاهی بیاندازیم متوجه خواهیم شد یک زن شاغل چندین برابر یک مرد شاغل فشارهای روحی، عصبی و روانی را تحمل می کند تا بتواند در اجتماع دوشادوش مردان کار کند و خود را یک فرد موفق و کامیاب احساس کند. حال در این میان مادرانی هستند که بیشتر حقوق خود را صرف مهدهای کودک یا پرستارانی می کنند که باید از فرزندان آن ها در نبود مادر نگهداری کند که این مقوله علاوه بر این که باعث آسیب عاطفی به فرزندان می شود، ضرری برای مادر شاغل محسوب می شود چرا که بعد از یک ماه کار و دوندگی و زحمتی که کشیده است حال باید ثمره ی این کار صرف نگهداری از کودکی شود که از طعم عشق و محبت مادرانه محروم شده است.
البته پرداختن به این موضوع در این مقاله نمی گنجد چون این موضوع بحث دیگری است که نیاز دارد تمامی جوانب آن بررسی شود که اکثر کودکان مادران شاغل در نوجوانی و جوانی چالش ها و تنش های زیادی دارند و به نوعی احساس می کنند که در حق آن ها ظلم شده است و به جای تشکر و قدردانی از زحمات پدر و مادر خود که مخارج زیادی را متحمل شده اند تا کودک آن ها بزرگ شود، به این فکر می کنند که پدر و مادر آن ها هیچ گاه در کنارشان نبوده اند و آن ها همیشه تنها بوده اند و احساس بسیار بدی داشته اند.
با توجه به همه ی این نکات برخی از زنان همچنان اسرار دارند که شاغل باشند و موقعیت اجتماعی خود را هر طور که هست حفظ نمایند که مبادا احساس نقص یا کمبود کنند و یا خود را کم تر از مردان بدانند بنابراین شاغل بودن را انتخاب می کنند. در این مقاله طبق آمار و نظرسنجی از زنان اثبات شده است که زنان بیشتر از مردان دچار فرسودگی شغلی می شوند. د رادامه این مقاله با قله همراه باشید.
چرا زنان بیش از مردان دچار فرسودگی شغلی میشوند؟
با توجه به اینکه نیروی کار در دومین سال از شرایط خطرناک کاری، فقدان گزینه های مراقبت از کودکان و ترک نیروی کار بی سابقه است، این واقعیت وجود دارد که سطح استرس بالا آنقدرها هم تعجب آور نیست. اما یک گزارش جدید ناراحت کننده نشان می دهد که فشار بر زنان برای ایجاد تعادل بین کار و مراقبت از کودک منجر به سطوح نامتناسب فرسودگی می شود.
فرسودگی شغلی در زنان:
گزارشات سالانه زنان در محل کار نشان داد که در سال گذشته شکاف بین زنان و مردانی که می گویند فرسوده شده اند تقریباً دو برابر شده است. در این نظرسنجی که بیش از ۶۵۰۰۰ کارمند آمریکای شمالی مورد بررسی قرار گرفتند؛ ۴۲ درصد از زنان و ۳۵ درصد از مردان گزارش کردند که اغلب یا تقریباً همیشه در سال ۲۰۲۱ احساس فرسودگی می کردند، این مقدار در سال گذشته ۳۲ درصد زنان و ۲۸ درصد از مردان را شامل می شد.
مدت زیادی است که می دانیم زنان به طور نامتناسب بارهای همه گیری کووید را احساس می کنند. آنها مسئولیت های بیشتری را در خانه بر عهده گرفته اند؛ از نظارت بر یادگیری از راه دور برای فرزندانشان گرفته تا کارهای اساسی خانه، به همین نسبت زنان نیز به میزان نامتناسبی مجبور به ترک شغل شده اند.
بسیاری از مادران به دلیل عدم مراقبت کافی از کودک، زمانی که مدارس و مهدکودک ها در طول همهگیری تعطیل شدند، کار را ترک کردند.
طبق دادههای سرشماری ایالات متحده، در مارس ۲۰۲۱ در مقایسه با فوریه ۲۰۲۰ با فرزندان ۱۸ سال یا کوچک تر تقریباً ۱/۵ میلیون مادر کمتر عضو نیروی کار بوده اند.
در حال حاضر و در سال جاری اگر چه مدرسه تا حد زیادی به صورت شخصی بوده است و البته هنوز هم قرنطینه های دانش آموزی وجود دارد که باید با آنها مبارزه کرد زیرا کمبود کارگران مهدکودک در ایالات متحده به این معنی است که بسیاری از زنان همچنان در تلاش برای ایجاد تعادل بین خواستههای کار و مراقبت از کودکان هستند.
جو بایدن رئیس جمهور آمریکا؛ سرمایه گذاری قابل توجهی را در مراقبت از کودکان پیشنهاد کرده است به این امید که به والدین کمک کند. اما در حالی که زنان منتظر کمک دولت هستند، به نقطه شکست دیگری می رسند.
براساس این گزارش، از هر سه زن، یک زن در سال گذشته به کاهش شغل خود یا ترک نیروی کار به طور کلی فکر کرده است، این تعداد در سال گذشته از هر چهار زن یک نفر افزایش داشته است. تا حدودی احتمالا حداقل یک دلیل اقتصادی برای این ملاحضات وجود دارد.
وقتی زوجها تصمیم میگیرند که چه کسی برای انجام وظایف مراقبت از کودک باید از کار کناره گیری کند یا به سادگی چه کسی باید کار و مراقبت از کودک را انجام دهد، متاسفانه دستمزد، سر زشت خود را بالا میبرد.
طبق گزارش موسسه تحقیقات سیاست زنان، زنان ۸۲ سنت بر دلار درآمد دارند. این شکاف برای زنان سیاه پوست و لاتین که به ترتیب ۶۳ سنت و ۵۵ سنت بر دلار درآمد دارند، بیشتر میشود، صرفاً کاهش کار برای زنی که منطقی است اقتصادی تر می باشد. در همین نظرسنجی، تنها ۲۷ درصد از مردان گفتند که در سال ۲۰۲۱ به کاهش شغل خود فکر می کنند.
برای کسانی که در نیروی کار باقی می مانند، جای تعجب نیست که حتی فراتر از نیازهای مراقبت از کودک، دچار فرسودگی شده اند. زنان بیشتر از مردان در محل کار ریز تهاجمات را تجربه می کنند. بر اساس این گزارش، برای مثال، ۳۴ درصد از زنانی که رهبران ارشد هستند و ۲۷ درصد از زنانی که کارمند سطح ابتدایی هستند، در مقابل ۲۲ درصد از مردان در هر سطح، اظهار داشتند که قضاوت آنها در حوزه تخصصی خود زیر سوال رفته است.
زنان همچنین نسبت به همتایان مرد خود کارهای متنوع تری انجام میدهند، اما اکثر شرکتهای مورد بررسی گزارش دادند که آنها به طور اداری این کار را به رسمیت نمیشناسند، همچنین گزارش جدید نشان میدهد که علیرغم تمرکز مجدد در شرکتها بر روی مبارزه با تبعیض و ارتقای منابعی مانند گروههای منابع کارمند، یک زن از هر هشت زن رنگین پوست همچنان خود را تنها زن و تنها فرد نژاد خود در هر جلسه یا اتاقی میداند در نتیجه نسبت به همکارانشان بیشتر احتمال دارد که تجاوزهای کوچک را تجربه کنند.
در مطالعه ای که در سال ۲۰۲۱ انجام شد؛ مردان سفیدپوست بیشترین احتمال را داشتند که بگویند قصد دارند پس از همهگیری تمام وقت به دفتر بازگردند، در حالی که زنان سیاه پوست کمترین احتمال را داشتند که این کار را انجام دهند. این شکاف به شکاف دید احتمالی هنگام بازگشت کارگران به دفتر اشاره می کند، به ویژه برای زنان رنگین پوستی که در طول تاریخ برای به رسمیت شناختن دستاوردهای خود و جلب توجه رئیسان خود در محل کار تلاش کرده اند.نگرانکننده تر این است که؛ مطالعه نشان داد که بین آنچه کارکنان سفید پوست به عنوان اتحاد ارزشمند است، برای زنان رنگین پوست در محل کار و آنچه که در واقع انجام دهند، تفاوت عمدهای وجود دارد. در حالی که ۷۷ درصد از کارمندان سفید پوست خود را متحد افراد رنگین پوست در محل کار می دانند، تنها ۲۱ درصد گزارش کردند که به طور مداوم از فرصت هایی برای زنان رنگین پوست دفاع می کنند و تنها ۱۰ درصد گزارش کردند که به یک زن رنگین پوست مشاوره می دهند دو اقدامی که زنان رنگین پوست در بررسی گفتند که به ویژه برای پیشرفت خود حیاتی است.
منبع کمکی : بیتوته